مبنای حقوقی دادخواست
اعیانی، عبارت از کلیه بناها و مستحدثات ساخته شده بر روی عرصه و زمین ملک است.
معمولاً مالکیت عرصه و اعیان املاک در یک نفر جمع است و این دو با یکدیگر منتقل می شود؛ اما در مواردی ممکن است این دو مالکیت از یکدیگر تفکیک شود و به دو شخص مختلف تعلق گیرد.
هرگاه مالک به شخص یا اشخاصی، اجازه احداث اعیانی در ملک خود را بدهد، شخص مزبور، مالک اعیانی محسوب می شود و می تواند نسبت به ثبت اعیانی و دریافت سند مالکیت اعیانی از طریق اداره ثبت اسناد و املاک، اقدام کند.
شایع ترین مصداق این موضوع در املاکی است که عرصه های آن موقوفه است. اجاره املاک موقوفه معمولاً بلند مدت است و در قرارداد، حق احداث بنا در زمین وقفی به مستأجر داده می شود. مستأجر ملک موقوفه با ساخت بنا به هزینه ی خود و با اجازه رسمی متولی موقوفه، مالک اعیانی محسوب می شود.
در صورتی که اعیانی ملک، قبلاً به صورت رسمی ثبت شده باشد و ملک اعیانی آن را طی قرارداد عادی به یگری واگذار کند، در صورت استنکاف مالک اعیانی از انتقال رسمی اعیانی، انتقال گیرنده می تواند، دادخواست الزام مالک اعیانی به تنظیم سند رسمی اعیانی را مطرح کند.
دادگاه با استعلام از اداره ی ثبت اسناد و احراز مالکیت رسمی خوانده، نسبت به اعیانی و در صورت احراز صحت قرارداد، رأی به الزام مالک اعیانی به تنظیم سندرسمی به نام خریدار اعیانی، صادر می کند.
طرفین دعوی
در دعوای الزام به تنظیم سند رسمی اعیانی، خواهان شخصی است ک مالکیت اعیانی به وی منتقل شده است و خوانده، مالک رسمی اعیانی است. اگر بین فروشنده ی اعیانی و مالک رسمی آن، ایادی و واسطه های دیگری باشند، باید نام همه ی آن ها به عنوان خوانده در دادخواست ذکر شود. در این دادخواست نیازی به ذکر نام مالک عرصه به عنوان خوانده نیست.
مرجع صالح برای رسیدگی
دعاوی راجع به املاک، باید در دادگاه محل وقوع ملک طرح شود.