مبنای حقوقی دادخواست

غبن در لغت به معنای فریفتن و گول زدن است و در اصطلاح حقوقی، زمانی غبن محقق می شود که میان ارزش واقعی ملک مورد معامله و ارزش تعیین شده در قرارداد، اختلاف وجود داشته باشد.

به عنوان مثال: اگر شخصی ملکی را به مبلغ یکصد میلیون تومان بخرد، در حالی که ارزش واقعی ملک کمتر از این مبلغ باشد، خریدار در این حالت مغبون شده است.

اگر غبن و اختلاف ارزش واقعی از حد متعارف بیشتر باشد و به حدی باشد که قابل مسامحه نباشد، اصطلاحاً غبن فاحش در قرارداد وجود دارد که این غبن برای کسی که متضرر شده است، حق فسخ ایجاد می کند.

فرد مغبون می تواند، پس از علم به غبن به هر طریق ممکن از جمله ارسال اظهارنامه رسمی، اقدام به فسخ قرارداد کند و سپس تأیید فسخ خود را از دادگاه بخواهد.

طرفین دعوی

پس از آن که قرارداد توسط صاحب حق فسخ به استناد خیار غبن فسخ شد، هر یک از طرفین قرارداد می تواند، دادخواست تأیید فسخ را تقدیم کند.

مرجع صالح برای رسیدگی

دعوی تأیید فسخ قراردادهای ملکی اعم از خرید و فروش، اجاره، پیش فروش و مشارکت در ساخت، در دادگاه محل وقوع ملک، اقامه می شود.

نحوه اجرای رأی

دادگاه، نقشی در فسخ قرارداد ندارد و صرفاً فسخ صورت گرفته را تأیید و اعلام می کند. به همین خاطر این رأی، جنبه اجرایی ندارد. با این حال از آن جا که دعوی فسخ معمولاً در کنار دعاوی دیگر مطرح می شود، تأیید فسخ، تأثیر مستقیم بر دعاوی مطروحه ی دیگر می گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *