مبنای حقوقی دادخواست
احکام دادگاه نسبت به طرفین پرونده معتبر و مجری است و بر اشخاص ثالثی که در دعوا حضور نداشتهاند نیز قابلیت اجرا دارد. در صورتی که اجرای حکم موجب ضرر شخص ثالث شود، او میتواند دادخواست اعتراض ثالث را تقدیم دادگاه کند و از حقوق خود دفاع نماید.
برای مثال، اگر دادگاه حکمی دایر بر الزام شخصی به تنظیم سند رسمی صادر کند و شخص ثالثی بعد از صدور حکم مدعی مالکیت ملک به استناد مبایعهنامه عادی شود، میتواند اعتراض ثالث مطرح کند. همچنین، اعتراض نسبت به رأی داور نیز با تقدیم دادخواست اعتراض ثالث امکانپذیر است.
اعتراض ثالث به دو شکل مطرح میشود: اعتراض ثالث اصلی که شخص ثالث مستقیماً نسبت به رأی دادگاه اعتراض میکند و نیازمند دادخواست است، و اعتراض ثالث طاری که زمانی موضوعیت دارد که یکی از طرفین دعوا به رأی قبلی استناد کرده و طرف مقابل اعتراض دارد؛ این اعتراض نیاز به دادخواست مجزا ندارد.
اعتراض ثالث موجب تأخیر اجرای حکم قطعی نمیشود، اما در صورت بروز ضرر غیرقابل جبران، دادگاه میتواند با اخذ تأمین مناسب، قرار تأخیر اجرای حکم صادر کند.
طرفین دعوی
خواهان، شخص ثالثی است که نسبت به حکم صادره اعتراض دارد و در جریان دادرسی حضور نداشته است. خواندگان، طرفین پرونده اصلی هستند که حکم به نفع یا علیه آنها صادر شده است.
مرجع صالح برای رسیدگی
اعتراض ثالث به همان مرجعی طرح میشود که حکم اصلی را صادر کرده است. در اعتراض ثالث طاری، همان دادگاهی که دعوای اصلی در آن مطرح شده، رسیدگی میکند.
نحوه اجرای رأی
در صورت وارد دانستن اعتراض ثالث، دادگاه حکم صادره را نقض میکند. اگر اعتراض نسبت به بخشی از حکم باشد و رأی قابل تفکیک باشد، فقط آن بخش نقض میشود و در صورت غیرقابل تفکیک بودن، کل رأی نقض خواهد شد.